یادداشت مریم علویان

استخوان خوک و دست های جذامی
        تصویرسازی‌های داستانی و صحنه‌نویسی‌های پردقت آقای مستور من را به وجد می‌آورد اما نکته این‌جاست که قدرت نویسندگی این نویسنده بیرون نمی‌زند و همه‌چیز خیلی مرتب و منظم سر جای خودش است و هر جزء، کار درستش را بدون خودنمایی انجام می‌دهد.
روایت‌هایی از همسایه‌هایی دور و به فاصله‌هایی نزدیک، روایت‌های خود ماست از سال‌ها پیش تا سال‌ها بعد.
داستان‌های آقای مستور را چه خیلی دوست بداریم، چه کم و چه اصلا هیچ، نمی‌توانیم اثر آرام‌بخش آن‌ها را انکار کنیم و نپذیریم بخشی از روح ما را به‌نرمی لمس می‌کنند.
بهترین نامی که می‌شد برای این اثر گذاشت شاید همین است:
استخوان خوک و دست‌های جذامی
      

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.