یادداشت راضیه بابایی

فرانکنشتاین
        
برای شناختن یک نمونه از آثار مکتب رمانتیسیسم رفتم سراغش.این کتاب از پیش گامان ژانر وحشت در عالم نویسندگی است.فیلم های زیادی هم از آن ساخته اند.
نسخه خلاصه‌ی کتاب را گوش دادم.آن هم صوتی.پس در مورد زبان داستان باید سکوت کنم.
محتوا اما جالب بود.می شود ساعتها درباره اش حرف زد و جهان بینی خانم شلی را واکاوی کرد.
هیولایی که در بدترین شکل ممکن خلق می شود و خالقش او را رها می کند و او خالق را به مبارزه می طلبد.
این مفاهیم ،وقتی بعد از بهشت گمشده میلتون،به گوش می رسد،آشناست.
انحرافات و خرافات و باورهایی که در مورد حضور خداوند و مسیح در بهشت گمشده آمده بود،در اینجا به شکل نماد ها دوباره رخ می نمایند.
فکر کردم، هیولا نماد چیست؟
به سوال می شود دو پاسخ داد؛ اول اینکه هیولا نماد سیاهی ها و پلیدی های وجود انسان است که بر علیه او می شورد و پایان داستان  نویسنده تکلیف و سرنوشت انسان را با نفسانیاتش مشخص می کند.
(برای اینکه انتهای داستان افشا نشود،چیزی از جهان بینی نویسنده ننوشته ام)
و یا اینکه هیولا نماد شیطان و شخصیت فرانکشتاین نماد خداوند است.
خدایی که شیطان را زشت و پلید آفرید و او را در میان سایر انسانها رها کرد تا جولان دهد. در این دیدگاه خداوند و شیطان دو کفه ترازوی خیر و شر هستند و هم وزن.با هم مبارزه می کنند.فارغ از اینکه خداوند پروردگار عالم و قدرت قهار جهان است و اصلا هیولایی که آفریده چطور از اختیار قدرتش خارج می شود؟
در صورت دوم باورهای انحرافی خود را نشان می دهد.باورهایی که حالا نیز در دنیای غرب قابل مشاهده است.

صوت تا حدودی فضای وهم آلود دارد.غیر از موارد محتوایی که بالا ذکر شد، نکته خاصی ندارد .کمی ترس و وحشت در متن خوانش منتقل شده است.با شناخت روحیه مخاطب کتاب را معرفی کنید.

#وحشت
#هیولا
#ادبیات_کلاسیک_انگلیس
#علم_وعلم_اندوزی
#اروپا
      

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.