یادداشت آرمان سلطانی
1403/10/8
بینوایان نوشته ویکتور هوگو ترجمه محمدرضا پارسایار بخشهایی از کتاب: 📌در قعر زمین است که میتوان الماس یافت و در ژرفای اندیشه است که میتوان حقیقت را یافت. 📌برابری،هممیهنان،آن نیست که همه گیاهان در یک سطح باشند.برابری آن نیست که علفهای بلند و درختان کوچک بلوط در یک سطح باشند.برابری آن نیست که حسادتها را در کنار هم قرار دهیم تا یکدیگر را خنثی کنند.برابری مدنی آن است که به همه استعدادها و قابلیتها ارزش و امکانات یکسان بدهند.برابری سیاسی آن است که همه عقاید و آرا ارزش برابر داشته باشند. توی کتابهای ادبیات مدرسه همیشه هرفصل یک قسمتی داشت به نام بخوان و بیندیش.توی این قسمت یک تکه از یک کتاب رو در اونجا گذاشته بودن و سوالی هم از اون قسمت نمیدادن.نمیدونم چهارم یا پنجم دبستان بودم که اول سال که کتابها رو دادن،شروع کردم به خوندن بخوان و بیندیشهای کتاب.به آخرین بخوان و بیندیش که رسیدم،متوجه شدم یک قسمت از کتاب بینوایان رو گذاشته بودن؛منم قبلاً اسم بینوایان به گوشم خورده بود و شروع کردم به خوندنش.بیشتر از پنج بار اون قسمت رو خوندم و شیفتهی قلم و روایت ویکتور هوگو شده بودم.اون روز تا رسیدم خونه به مامانم گفتم برای تولدم کتابهای ویکتور هوگو رو میخوام. بینوایان روایت انسانهای بینوا در یک جامعه هست.هوگو به خوبی نشون میده فقر و رنج و بینوایی بر انسان چه تاثیری میذاره.یکنفر رو انقلابی میکنه،یکنفر رو تقدیس میکنه،یکنفر رو خوار میکنه؛بینوایان روایت این رنجهاست.در خلال داستان کتاب،هوگو از تاریخ و کوچه پسکوچههای پاریس صحبت میکنه و درمورد مسائل اجتماعی زمان خودش نظرات خیلی خوبی میده و حتی در یک فصل وارد مبحث زبانشناسی میشه.این کتاب نه فقط یک اثر ادبی،بلکه میشه گفت یک اثر تحلیلی و تاریخی هست. شیوه روایت و بازی با زمان در کتاب و همینطور شرح شخصیتهای کتاب و وقایع و تصویرسازیها همگی از لحاظ ادبی رمان رو تبدیل به یک اثر غنی کرده. یک نکته جالب دیگه این بود که با خوندن قسمتهایی که هوگو شرح حال مردم و جامعه رو بیان کرده،به خوبی میشه به این نکته پیبرد که چرا در قرن نوزدهم و بیستم ما انقلابها و ناآرامیهای زیادی در اروپا داشتیم که شروع این ناآرامیها هم از خود فرانسه بود. به طور کلی بینوایان نه فقط داستان ژان والژان،ژاور،کوزت و ماریوس،بلکه داستان فرانسه در بحبوحه قرن نوزدهم بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.