یادداشت مبینا

مبینا

مبینا

1403/11/22

        «آن شب شبی تیره و تار بود. ماه مرتب پشت ابرهای لغزنده ناپدید می‌شد»
پایانش اینطوری بود که داشت گولم می‌زد به‌جای ۳ پنج‌ستاره بدم ولی واقعا خیلی اضافه‌گویی داشت.
و خب یه گروه دزد که باهم خیلی دوستن و هرکاری برای هم می‌کنن و مگه دیگه چی می‌خوام که یه کتابیو دوست داشته باشم؟ 
و اینکه ترجمه خیلی واضح بود از انگلیسی به فارسیه نه زبان اصلی باز من نمی‌دونم چطور زده کپی‌رایت داره
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.