یادداشت علیرضا نوریان

        زیاد شعر نخوانده‌ام و نمی‌توانم عیار اشعار را بسنجم.
اینقدر که من می‌فهمم،
محمد مهدی سیار، ستاره‌ای درخشان است در آسمان شعر و ادب پارسی:

نه رمه‌ای به صحرا برده‌ام
نه در صحرایی آرمیده‌ام
این گونه که روزگار می‌گذرانم
در چهل‌سالگی
پیامبر نخواهم شد

---

بغض دارد، لبالب سخن است
آسمان در بهار مثل من است

یک بغل داغ، یک بغل آتش
پشت این دکمه‌های پیرهن است

---

ای کاش گنجشکی، کلاغی، سهره‌ای بودم
من غصه‌ام این است: شاهینی زمین گیرم...

---

-همچنان که پیش از آن و بعد از این-
باز هم
حرف آسمان
ماند بر زمین!
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.