یادداشت محسن مهدی فر
1403/12/24
خواندن داستان های کتاب مانند این است که در یک بعداز ظهر دم گرفته تابستان روی یکی از نیمکت های پارک آزادی شیراز نشسته باشید و با موبایلتان وَر می روید.ناگهان پیرمردی لاغر اندام را کنارتان احساس می کنید که سیگار به لب بدون هیچ مقدمه شروع می کند به حرف زدن و داستانی را برای یک مخاطب نامرئی تعریف می کند و با پایان داستان ناگهان بلند میشود و می رود و شما میمانید که آیا چیزی که دیدید واقعیت داشته است یا نه؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.