یادداشت baran
3 روز پیش
واقعاً داستان خوبی بود . داستان از این قرارها که یه پری گمنام در فکر انتقام گرفتن از سلطنت لینداریا عاشق یکی از دختران ملکه آمارانت ( دشمن اصلی ریناد )می شود ، این دو اولین بار درکتابخانه ای اشنا میشوند،که این آشنایی به این دلیله که ویل به جادو علاقه داره و به خاطر همین با ریناد که یه پری است و میتوانه جادو انجام بده ( جادوگر است ) رخ میده و از او درخواست میکنه که به او جادوگری رو یاد بده و ...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.