یادداشت - Geli
1403/4/8
— روند پیش بردن داستان طبق کتاب قبلی "هردو در نهایت میمیرند" بود؛ داستانها از دیدگاههای مختلفی روایت میشد و بنظر میاد سبک نویسنده اینطور باشه که بنظر من نقطه قوت به حساب میاد. — درمورد خود داستان؛ بهکار بردن جزئینگریهای کوچیک برای لذت بردن از ۲۴ ساعت قبل از مرگ باز هم نتونست مسئلهی دردناک اطلاع داشتن از زمان مرگ رو جبران کنه. چیزی که درمورد کتاب غمانگیزه اینه که ما شخصیتهای کامل و سرخوشی رو نداریم، هرکدوم از افراد کمبودها و چالههای زندگی خودشونو داشتن و ترک کردن این دنیا با زخمهایی که هنوز نتونستی ببندیشون، پایان وحشتناکی بنظر میاد. — از دیدگاه اجتماعی، درواقع علاوهبر به تصویر کشیدن روند پذیرفتن شرکت تازه تاسیس پیشگویانِ مرگ، کنار اومدن با طرز فکر اجتماعهای کوچیکی مثل خانواده هم به تصویر کشیده شده بود که تا چه حد ممکنه زندگی اون فرد رو دستخوش تغییراتی بکنه و از اون آدمهای نزدیک؛ افراد غیرقابل بخششی بسازه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.