یادداشت محمدجواد شاکر آرانی
2 روز پیش
«در جستوجوی کیهان» مشحون و باغرام، همان کلاس درسشان در شریف است که کتابش کردهاند و از قضا، زبان و بیانش هم در قالب همان کتاب باقی مانده و شکل کتاب به خودش نگرفته؛ انگار آدم پای درس استادی که پای تخته رفته و درس را از زبان و حتی حرکات دست و بدنش میشنود، استاد هم به فراخور بحث و درس و سوال و واکنش شاگردها، کمی پراکندهگویی دارد و گاهی بحثی را ناتمام میگذارد و گاهی دیگر بحثی را وسط بحث دیگر پیش میکشد. کیهانشناسی علم خیلی خیلی جوانیست؛ تقریبا صد سال دارد، یعنی حدود صد سال پیش ما فهمیدیم در جهان کهکشانهای زیادی هست و کیهانشناسی هم واقعش از خوشهها و ابرخوشههای کهکشانی شروع میشود و قبلش را خیلی کار و بار ندارد. به همین خاطر هم اصل اولش این شده که «عالم همگن و همسانگرد است». در این صد سال هم کلا یک آزمایشگاه داشته که آن هم دلبهخواه ناظرهایش رفتار نمیکند و راه خودش را میرود و زمان و مکان را هم توی هم میریزد و شوربایی ازشان تحویل میدهد. از طرفی اما محو آسمان بالای سر شدن قدمتش در همان حد و حدود عمر بشر است، چون تقریبا اولین و دمدستترین پدیده غیرعادی و سحرانگیزیست که به چشم بشر خورده. به همین خاطر مرسوم است که کیهانشناسی را خیلیها براساس یک روایت تاریخی روی کاغذ میآورند و از قدیمالایام و صورت فلکی و اسطرلاب شروع میکنند تا به ماده تاریک و انرژی تاریک و تورم و اینها برسند. این دست از روایتهای تاریخی در بسیاری علوم دیگر کمکم رنگ باخته و سروصدای فلسفهعلمیها را هم درآورده که این اصل و قاعده و نظریه علمی پذیرفتهشده، یک بستر تاریخی و اجتماعی داشته و نمیشود در خلأ به خورد دانشجو و شاگردش داد و کجفهمی میآورد. کیهانشناسی اما تا حدی از این کجفهمیها فعلا مصون مانده و کموبیش همه روایت تاریخیاش را هم خواندهاند. کتاب سعی شده عامهفهم نوشته شود، یعنی حداقل هر دانشجوی کارشناسی علوم پایه و مهندسی ازش سردرآورد، ولی واقعیتش بحثهای مدرنترش را خیلی نمیشود عامهفهم کرد و بیان عامهفهمشان خطر شبهعلمزایی هم دارد. اما هدف عامهفهمی کتاب باعث شده رگههایی از فلسفه و پرسشهای بنیادین آدمی هم وسط فرمولها و مشاهدهها و نظریهها بیاید و واقعا آدم را به فکر فروبرد. شاید اعداد و تصاویر و روابط و مفاهیم کتاب از یاد آدم برود، ولی خیلی بعید است درکی که از عظمت کیهان به تصویر میکشد، و ایدههای کلی که درباره کیهان و ساوزکارش توضیح میدهد، به راحتی از حافظه رخت بربندد. اول هر فصل هم یک جملهای از ادبیات وام گرفته شده که به احتمال زیاد انتخابش با باغرام بوده، و ماندگارترینش برای من: «موزه واقعی جاییست که در آن زمان به فضا تبدیل میشود.» و با این تعریف، کیهان موزهترین به حساب میآید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.