یادداشت علیرضا نوریان
1402/4/19
میرزا محمد سلگی فرمانده گردان حضرت ابوالفضل است. برای او خیلی مهم بوده که در گردان حضرت ابوالفضل مبارزه کند و واقعا در لحظههای حساس نبرد، خودش را در کربلا احساس میکند. روایتها و لحظههای عاشورا گاهی برایش تکرار میشوند و یا حداقل او دنیا را اینطوری میبیند. مثلا وقتی رزمندگان اسلام زیر آتش شدید دشمن تشنه هستند و خمپارهای تانکر آب را سوراخ میکند، او نزدیک تانکر است و میتواند برود از آبی که دارد هدر میرود بنوشد؛ ولی یاد سقای کربلا او را باز میدارد. میرزا محمد قهرمان است. بیمهابا وارد مهلکه نبرد میشود و آدم بدها را میکشد. خاطرات مبارزههای او مثل فیلمهاست. فقط با این فرق که او واقعا پیروز میشود و شکست میخورد و بارها مجروح میشود. او واقعا هر دو پایش را از دست میدهد. بدون پا باز هم میجنگد و به خط مقدم و حتی به ارتفاعات میرود. بدون پا سالیان سال زندگی میکند و راضی است به رضای خدا.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.