یادداشت همشهری جوان
1401/3/18
وودی آلن آدم فوقالعادهای است. یک کارگردان، بازیگر، فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، طنزپرداز و یک احمق! احمقی مثل ابله «شاه لیر» یا افرادی شبیه او که در نهایت سلامت عقل با مسخرهترین و احمقانهترین سخنان، افکارشان را بیان میکردند. اگر فیلمهای او را دیده باشید، فیلمنامههایش را خوانده باشید، یا حداقل کتاب بی بال و پر را بخوانید، فوقالعاده بودن او را تایید میکنید. بی بال و پر یک مجموعه خیلی عجیب است، نمیتوان گفت مجموعه داستان است، شاید بتوان آنها را قطعههایی نامید که هرکدام ساز خود را میزنند و در عین حال در یک چیز مشترکاند. به هیچ گرفتن همه چیز. بیشتر قطعه های بی بال و پر تقلیدی هستند برای به سخره گرفتن موضوعات جدی دنیا. برای مثال «اگر امپرسیونیستها دندانپزشک بودند» به تقلید از نامههای ونسان ونگوگ به برادرش نوشته شده است. «چند چشمه از شگردهای زیرکانه کارآگاه فورد» هم داستانهای پلیسی را نشانه رفته است. او حتی خاطرهنویسی را هم از قلم نمیاندازد و «گزیدههایی از دفتر یادداشت وودی آلن»، یادداشتهای مضحکی هستند که تنها کسی مانند او میتواند بنویسد. آلن همه چیز را به مسخره میگیرد؛ از نظر او هرچیز جدی میتواند آنقدر مسخره باشد که بتوان به آن خندید. موضوعاتی مانند سیاست، تاریخ، مرگ و زندگی، اعتقادات خرافی و از این دست موضوعات هستند. «راهنمای مختصر و در عین حال مفید، برای نافرمانی مدنی» هم با جدی ترین موضوع دنیا یعنی سیاست شوخی میکند. کاری که آلن در فیلمهایش هم انجام داده و شاید به همین دلیل است که کمدین فیلسوف لقب گرفته است. آلن برای بعضی قطعهها مقدمه نوشته است؛ مقدمهای در ابتدا بسیار جدی. طوری که میپنداریم شخص دیگری آنها را برای معرفی آن متن نوشته است. چرا که با ضمیر سوم شخص از خودش نام میبرد و مثلا میگوید: «آنچه در زیر میآید گزیده ای از دفتر خاطرات خصوصی و محرمانه وودی آلن است» به این ترتیب آلن حتی به نوشتن هم طعنه میزند. بی بال و پر ترجمه ای است از کتاب Without feathers که نثر خوبی دارد. بهتر است بگوییم ترجمه خوبی است و حال و هوای متن اصلی را حفظ کرده است. طرح جلد کتاب به زبان اصلی تنها عنوان کتاب و نویسنده در زمینهای سفید است، اما نشر ماهریز مثل دیگر طرح جلدهایش، طرحی ساده و متفاوت را برای این کتاب پرداخت کرده است. در پایان این نکته را نباید فراموش کرد و آن طیف وسیع مخاطبان است که ممکن است این سبک آنها را راضی نکند و حتی لبخندی هم بر لب نیاورند، همانطور که بعضی خوانندگان نسخه انگلیسی نظراتی شبیه به این داشته اند. برخی از آنها شوخی با همه چیز را برنمیتابند و نوشتههای آلن به نظرشان خیلی هم بیمزه است. شاید بدترین چیزی که میتوان گفت این است که هر کسی سلیقهای دارد! هفتهنامهی همشهری جوان، شمارهی 2، 12 دی 1383.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.