یادداشت نوید نظری

دعای کمیل
        در زمان درس خواندن ما مدارس سمپاد شاید شبیه دانشگاه‌های الان بود!
شاید هم بیشتر و عمیق‌تر
دبیرستانی بودیم اما یکی کافکا میخواند، یکی هدایت، یکی کارل مارکس، یکی تافلر، یکی مطهری و یکی هم آوینی...
روزی نبود که بر سر موضوعات مهم اندیشه‌ای بین رفقا بحثی نباشد.
ساعتی نبود که دبیران خوش ذوق و با قریحه را به بحث می‌کشاندیم از تاریخ تا دین و سیاست.
هر شب جمعه فرصتی بود که بار تن سبک کنم و غبار روح فرو ریزم در ساقر دعای کمیل که ساقی‌اش چمران بود...
یک کتاب کهنه در مسجد جامع که سال‌های بعد به قاعده کتب فرسوده جمع شد و با کتب دعای خوشگل و مرتب و جدید تعویض شد....
اتفاقی چشمم را گرفت و شد مونس چهارسال زندگی من....
خط به خطش را می‌خواندم و حفظ شدم...
      
82

19

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.