یادداشت معصومه اسدی
1404/7/5 - 10:30
طولانی ترین کتابیه که از کریستی خواندم،حدود ۳۶۰ صفحه ست. جزو اون دسته از کتاباست که نتونستم بذارمش زمین، خوابم نمی برد فقط کنجکاو بودم تا تهش ادامه بدم... اما وقتی به ۲۰ صفحه آخر رسیدم تقریبا همه چیز رو شده بود و یکم بی مزه(شبیه فیلمای سینمایی که نجات دهنده میاد و اسلحه می کشه)! ولی پایان بندی خیلی خوبی داشت. اصولاً این نویسنده با مهارت خاصی که داره ماجرا رو به سرانجام می رسونه و مخاطب آچمز نمیشه که بالاخره ته قصه چی شد؟ همه چی واضح و روشنه. شخصیت های کتاب مرموز بودن،عین آفتاب پرست رنگ عوض میکردن و آدم دیگه ای بودن اصلاً. به هیچ عنوان نمیتونستم پیش بینی کنم که قراره چه اتفاقی بیفته چون خیلی نفس گیر و دلهره آور بود یعنی همه حس ها(ترس،عشق نفرت،جسارت،خنده) توی این رمان وجود داشت. بعضی جاها واقعا شوکه شدم قسمتایی که استاس پدلر روایت کرد خیلی خنده دار بود و یکم گول زننده. خلاصه که داستان خیلی شیک و دوستش داشتنی دارد ، حتماً دوباره خواهم خواند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.