یادداشت بابک قائدنیا
1404/1/8

📎 کتاب ساختار انقلابهای علمی در سال ١٩۶٢ و توسط توماس اس کوهن، یک سال پس از نائل شدن به درجه استاد تمامی در رشته تاریخ علم در دانشگاه بركلی كالیفرنیا، این منتشر شد و با انتشار آن، عصر نوینی در درک دانش اغاز شد. در ایران، کوهن را بیشتر با همین کتاب میشناسند. این کتاب، اولین بار در سال ١٣۶٧ توسط احمد آرام ترجمه شد و انتشارات سروش در سال ١٣۶٩ چاپ اول کتاب را روانه بازار کرد. 👈 من ترجمه عباس طاهری از انتشارات قصه (چاپ ١٣٩٢) را خواندم. ویرایش علمی این کتاب با دقت زیاد، با همکاری مترجم و دکتر اقبالزاده و نزدیک به ۵ سال انجام شده است. کوهن درباره تحولات و انقلابهای علمی، دیدگاهی متفاوت در برابر دو دیدگاه «سنتی» و «نوین» ارائه میدهد كه در اولی بر روال عادی و اثباتی و در دیگری بر روند ابطالی تأكید میشود. او در این کتاب از «پارادایم» به عنوان کلیدواژهای استفاذه میکند که تعبیر آن نوعی موفقیت یا دستآورد مهم و جدید كه مورد تصدیق جامعه علمی است و الگویی فراهم میكند كه از روی آن، سنت یکپارچهای درباره پژوهش علمی و همچنین شیوه عامی برای نگرش به جهان حاصل میشود. 👈 در زمان حال، تاریخنگاران علم، تاریخ علم را به دو بخش، دوران «پساپوپر» و دیگری دوران «پساکوهن» تقسیم میکنند. پژوهشهای توماس کوهن، بر نارسایییهای روششناسی #کارل_پوپر، در تکیه به منطق محض برای توضیح پیشرفت علمی تاکید کرده و نیاز به بهرهگیری از دیگر روشهای علمی همچون تاریخ، جامعهشناسی و روانشناسی را در بررسی شناخت علمی، لازم میداند. در دوران پساکوهن علم علوم پدید آمد، علمی که خود علم را به ماده موضوعه خویش تبدیل کرد و تاکنون دست کم به سه شاخه تقسیم شده است: ۱- «فلسفه علم» که به طور عمده عوامل درونبافتی تکوین علم را بررسی میکند. ٢- «تاریخ علم» که تأثیر عوامل گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فنی را در دورههای مختلف پیشرفت اجتماعی در تکوین علوم مطالعه میکند. ٣- «جامعهشناسی علوم» که تأثیر سازمانهای اجتماعی را بر پیشرفت علوم به بحث میگذارد. پینوشت: «پارادایم» از واژه یونانی «پارادیگما» و به معناي الگو، مدل، طرح، چهارچوب یا چارچوب است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.