یادداشت محمد ابراهیم آبادی
1402/8/14
در "سمفونی مردگان" فارغ از داستانی که روایت میشود جملههای قصاری زیادی هم مواجه میشویم. جملاتی که به طور مجزا برای خود حرف دارند و در داستان نیز به شکل یک کل واحد حضور دارند. جایی از کتاب میخوانیم: وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد بیشتر تنهاست چون نمیتواند جز به آن آدم بگوید چه احساسی دارد و اگر آن آدم کسی باشد که تورا به سکوت تشویق کند تنهایی تو کامل میشود. داستان کتاب روایتگر خواهر و برادری است که هرکدام دچار آینده ای تلخ در اثر تربیت اشتباه خانوادهشان هستند. آیدین شخصیت اول داستان، پسری است روشنفکر و علاقهمند به شعر. از قضا پدرش بسیار سنتی است به گونهای که با افکار آیدین مخالف است و او را منع میکند از کارهایی که به آنها علاقه مند است. این کتاب از این جهت بسیار تراژیک است چرا که هر کدام از ما آیدین زندگی خودمان هستیم و با ما افکار سنتی خانوادهها رویاهایی از دست رفته را با خود حمل میکنیم. با خواندن کتاب میبینیم که سرگذشت آیدین پسری که علاقهمند به نوشتن و غرق شدن در دنیای خود است چگونه با ممانعتهای پدر به چیزی بر ضد خواست پدرش تمام میشود. پدری که تمام نوشته های آیدین را در حوض به آتش می کشد. اما این کار عطش نوشتن را در وجود آیدین چند برابر میکند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.