یادداشت مسیح ریحانی
1403/12/23
📚 از متن کتاب: «این پنجرههای روشن تأکیدی بر ظلمتاند، چهکسی آنها را میبندد؟» «ورشو چندی پیش» توسط «ستار جلیلزاده» و با نثر شاعرانهای که همیشه از او سراغ داریم، از عربی به فارسی ترجمه و به همت «نشر افق» در مجموعهی نوولاهای این انتشارات به چاپ رسیده است. 📚 از متن کتاب: «بارها گریه میکردم، چون هر بار که زمین میخوردم، کسانی را به یاد میآوردم که افتادند و دیگر نتوانستند بلند شوند.» «ورشو چندی پیش» رمانی است شاعرانه و موسیقایی که در اوج این شاعرانگی به مفاهیم عمیقی همچون جنگ، تبعید، هویت و خانواده میپردازد. کتاب دو راویِ اولشخص دارد، یکی پدربزرگی است که از آشویتس و جانیهای نازی جان به در برده و به ورشو گریخته است. دیگری نوهی اوست که ۶۰ سال بعد در بیروتی که هماره با جانیهای صهیونیست درگیر بوده، خودش، پدرش و پدر بزرگاش را میجوید و نمییابد و به ورشو پناه میبرد بلکه پاسخی برای انبوه پرسشهایاش بیابد. روایت کتاب خطی نیست، مای خواننده هم در زمان و مکان گُم میشویم و در فصلهای کوتاه کمکم با اتفاقات آشنا و با ماجراها همراه میشویم. 📚 از متن کتاب: «کشورها و جمعیتها را با چه ترسیم میکنی؟ اعدادی روی اعدادی روی اعدادی.» جنگ در این قصه، یک رویدادِ صرفاً تاریخی نیست؛ بلکه نیرویی است که میتواند زندگی چندین نسل را نابود کند و چنین هم میکند -حتی اگر آمریکای بزرگ، این پاککنِ سیارهی ما که همهی سیاهیها را میزداید و خیرخواه همهی ملتهاست(!)، تمام تلاشش را به کار گیرد تا تصویری سانتیمانتال از جنگ و ویرانیهایش به جهان عرضه کند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.