یادداشت ابراهیم شجاعت
7 روز پیش

جنگ که شروع شده بود، اینترنت و کار و بارها خوابیده بود و فرصت خوبی برای مطالعه دست داده بود و کتاب گاه ناچیزی مرگ را خواندم، اما بعد از آن دیگر فرصتی برای کتاب خواندن پیش نمیآمد. درس و مشق و کار و بدتر از همه شبکههای اجتماعی ما را هرروز، بیشتر از دیروز از کتاب و داستان دور میکنند. دو هفته قبل مشهد بودم و به کتابفروشی حرم سری زدم و چند کتاب گرفتم تا شاید محرکی برای مطالعه باشند. حالا و باز در راه برگشت به مشهد، نبود پیریز برق در قطار، این فرصت طلایی را برای مطالعه فراهم آورده بود و عربیکای یامینپور را مطالعه کردم. کتابی که سیر زیبایی از داستانها را با محوریت مقاومت و لبنان در سفرهای گاه گاهی یامینپور به بیروت را به مخاطب خود ارائه میدهد. یامینپور اینبار بر خلاف سفرنامه ژاپن، کاهن معبد جینجا، دستش برای ارائه مطلب پر است. بیست سال است که کوچه به کوچه بیروت، از الحمرا تا ضایحه را گز به گز دیده و شنیده و با مردمانش هم کلام بوده تا امروز یک نگاه دقیق از جریانات لبنان قرن بیست و یک را به ما ارائه کند. نطقه عطف کارهای یامینپور، نگاه متفاوت اوست که با قلم دلنشینش، مخاطب را به فکر فرو میبرد. اینبار هم اندیشه یامینپور به دنبال عبور است، عبور از جدال جنگ و زندگی به مقصد زندگی در بطن حوادث. پیوندی که بتواند مقاومت را معنا کند. یامینپور در میانه (با حتی ابتدای!) جنگی که فراتر از تصور خیلیها هرروز گسترش مییابد و امروز تا مشهد ایران هم زخم خورده آن است، اثری قابل احترام را به مخاطب ارائه میکند. اثری که مخاطب را به ایستادن در طرف درست تاریخ دعوت میکند.
(0/1000)
محمدمهدی حیدری
39 دقیقه پیش
0