یادداشت عادله سلیمی (بهارنارنج)

        [ کتاب غرب‌زدگی در سال ۱۳۴۱ چاپ شد. قسمت‌هایی از کتاب که در مورد ویژگی‌های افراد غرب‌زده صحبت می‌کنه بسیار خواندنی و قابل توجه هست، اما برخی اشتباهاتی هم نویسنده در آینده‌نگریش داشته! مثلا در بخشی از کتاب می‌خونیم «در این گرم بازار تحول و پشته پشته کار ساختمانی که در پیش است، هرگز صلاح نیست هر سال این همه بازوی کاری را به عنوان خدمت در قشون به کارهایی واداشت که به سرمایه‌گذاری ملی، کوچک‌ترین مددی نمی‌دهد. در روزگاری که ما داریم، نباید به عنوان سربازگیری دهات را این چنین از نیروی زنده‌ی کار خالی کرد که بیایند و در سربازخانه‌ها به آموختن فن حرب با دشمن نامعلوم آینده بپردازند. صفحهٔ - ۷۱ -»
همین که میگه چرا جوان‌ها رو می‌برین سربازی و توی روستاها بیشتر بهشون نیاز هست؛ اما دو دهه بعد جنگ ایران و عراق شروع میشه و نیاز جدی به فرد آموزش دیده پیدا می‌کنیم، و اگر همین آموزش‌ها نبود چه اتفاقی می‌افتاد؟!
و همین‌طور در بخش دیگه‌ای از کتاب به تعدد دانشگاه‌ها اشاره می‌کنه، اما نه برای تجلیل از گسترش علم و دانش، میگه چرا این همه دانشگاه راه انداختیم و فقط کار برای اساتید از فرنگ برگشته دست و پا کردیم؟ دانشگاه‌هایی که با فرهنگ غرب و دانش غربی اداره و نهایتاً برای مصنوعات غربی استفاده میشه.
این حرف تا حدودی درسته، اما آیا نداشتن دانشگاه بهتر بود یا داشتن همچین دانشگاهی؟
انتخاب نویسنده نداشتن دانشگاه هست! البته من نظرم متفاوت از نویسنده‌اس، داشتن دانشگاه و فراگیری علم هرچند از یک غربی بهتر از نداشتنشه. همون دانشگاه‌ها در اون برهه از زمان باعث علم و دانش امروزی شدن، درسته شروعش شاید فرهنگ غربی بود اما الان و این شکوفایی ایران در علم و دانش واقعا تحسین‌برانگیز هست.
و در مورد نثر کتاب باید بگم خب اصلا برای من جذاب نبود و برای خودن در دسته‌ی سخت‌خوان‌ها طبقه‌بندیش کردم، البته شاید برای شما اینطوری نباشه. بعضی قسمتاش مثل جاهایی که در مورد ویژگی‌های انسان غرب‌زده صحبت می‌کنه خیلی جالب بود و یه سری جاهاشم زیادی تاریخی و قدیمی بود.
مخلص کلام اینکه اگه به کتابای تاریخی و سیاسی علاقه‌مند هستین تا حدودی براتون مفید خواهد بود. ]
      
10

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.