یادداشت صدرا..

صدرا..

صدرا..

1404/6/17

        معشوقه پادشاه مرده و حالا او پس از سه روز غیبت بازگشته است ، سه روزی که بعد از آن هیچ‌چیز مثل قبل نیست : پادشاه حالا دچار جنون شده ، جنونی ناشی از سوگِ از دست دادن معشوقه. جنونی که کالیگولا - پادشاه - را به سمت یک هدف جدید متمرکز کرده است : به دست آوردن ماه ! 
البته از دید ما - مایی که می‌دانیم چه می‌خوانیم و از چه کسی می‌خوانیم - و کامو ماجرا جور دیگری است : مرگ معشوقه‌ نه دلیل جنون کالیگولا ، بلکه یادآور مرگ ، فانی بودن و بی‌معنایی دنیا برای او بود. مواجهه پادشاه با این حقایق دلیل حالاتی است که اطرافیان آن را جنون می‌دانند. حالا کالیگولا به مبارزه با این پوچی برخواسته و برای مقابله با این پوچی می‌خواهد «ناممکن» را به دست آورد؛ ناممکنی که همان به دست آوردن ماه است.
جذابیت اصلی نمایشنامه برای من  - و شاید حرفِ اصلی کامو - نه رفتار کالیگولا، بلکه واکنش دیگران به این کالیگولای جدید است : 
همانطور که انتظار می‌رود بیشتر مردم - حتی از آن به قول معروف عقلا - علت رفتار کالیگولا را درک نمی‌کنند و به همان تعبیر «جنون ناشی از سوگ» دم می‌زنند. حمایت آنها از کالیگولا یا مقابلشان با او با دلایلی پیش پا افتاده است و فقط انگیزه جان و مال و علاقه و تفریح محرک اعمالشان است.
گروهی دیگر اما اتفاقا چون می‌دانند کالیگولا نماد و یادآور چیست کینه اورا به دل گرفتند ، درواقع آنها طرف مخالف کالیگولا را پیشه کردند و به دنبال نادیده گرفتن و رد این پوچی اند.
این میان اما کسی برای درک و تحسین کالیگولا هم پیدا می‌شود.
و نمایشنامه در دیالوگ ها و ارتباطات همین چند جنس و گونه از مردم شکل می‌گیرد.
در پایان ، «کالیگولا» یک کلاس فشرده از نظریات کامو درباب پوچیه که سریعتر و راحت‌تر از  تقریبا هر اثر دیگه در این باب - چه آثار داستانی و غیر داستانی خود کامو و چه کتاب‌ها درباره او - خوانده می‌شود. کامو در این آثار به جای بسط و ارائه ساختار برای نظریاتش بر یک چیز متمرکز است : لمس پوچی و ابسوردیسم.

پی‌نوشت : خوندن کل نمایشنامه در یک نشست گزینه هیجان انگیزیه و فضا و لمس احساس رو به بهترین شکل ممکن محیا می‌کنه. پس پیشنهاد میشه یک زمان یک یا دو ساخته برای مطالعش خالی کنید و کلشو مثل یک تماشای تئاتر بخونید.
      
7

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.