یادداشت حوراء سادات

        محشر بود
این کتاب در مورد شکست دادن ترس صحبت میکنه
در مورد خانواده هایی که اعتقاداتی رو دنبال میکنن که هیچ منطقی پشت سرشون نیست 
ولنسی این ترس رو شکست و ترجیح داد زندگی کنه
اون طور که میخواد
اون طوری که حتی اشتباه نیست ولی مدام قضاوتش میکردن
ولنسی عواقب کار هاش رو پذیرفت و ترجیح داد حسرت نخوره
خیلی هم خوشحال بود که اینکارو کرده 
نکته ای که از کتاب دریافتم این بود که بعضی چیزا تو زندگیمون هستن مثل یک شروع جدید یا پایان دادن به یک چیز قدیمی ممکنه ترس تو دلمون به وجود بیاره ولی بعضی وقتا بهتره که توکل کنیم به خدا و بزنیم به جاده
ما تلاشمون رو میکنیم احتیاط میکنیم و بقیه اش رو میسپریم دست خدا🙂‍↔️🪽