یادداشت جنّات
1404/5/11
بعضی کتاب ها حیفن! باید زودتر خوندشون. نوع ادبیات، توصیف تک تک جزییات، از همه معرکهتر میدونین چیه؟ معمولا ذهنمون پر از داستانها و خاطراتیه که نیمه تموم و گاهی تار وجود دارن. ولی عمارت مندرلی با جزییات و ساکنان و حال و هواش خیلی شفاف، اون گوشهی ذهنتون میدرخشه! همه چیز موقع خوندن واضح جلوی چشمتون ظاهر میشه و نویسنده واقعا یه فضای سه بعدی رو مجسم میکنه. شما با خوندن هم تصاویر توصیف شده رو مشاهده میکنین، هم بوها رو استشمام میکنید، هم صداها رو گوش میکنید، هم گاهی اوقات لمس میکنید. قسمت طلایی از کتاب(از نظر من!): لحظهی بحران فرارسیده بود و باید با آن روبرو میشدم. حالا باید هراسهای قدیمی، فقدان اعتماد به نفس، کمرویی و خودکمبینی ناامیدانه را کنار میگذاشتم و بر آن چیره میشدم. در صورتی که شکست میخوردم، شکستم ابدی بود. دیگر فرصتی دست نمیداد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.