یادداشت علیرضا خشنود
1403/1/14
به نام خدا همیشه از خواندن کتابهای نادر لذت بردهام و در بین کتابهای خوانده شدهام بیش از همه، کتابهای این خدابیامرز را خط خطی کردهام نه از بد بودن بلکه از شیرین و بامحتوا بودن همهی کلمات و جملات مورد استفادهاش. مرحوم ابراهیمی در چند مقدمه کتابهای داستانیاش نکاتی را در مورد داستانها یادآور میشود من جمله همین کتاب: «بر جادههای آبیِ سرخ» عینِ واقعیت نیست؛ چراکه، هیچ داستانی، نمیتواند عینِ واقعیت باشد، و هیچ واقعیتی هم نمیتواند عینِ واقعیتِ دیگر؛ اما «بر جادههای آبیِ سرخ»، تا آنجا که مدارک و منابعِ تاریخی رخصت دادهاند، برپایهی مجموعه بزرگی از واقعیات و مستنداتِ قابل اعتنای تاریخی بِنا شده است، و بیش از این، با سرسپردگیِ کامل بهنَفْسِ حق و حقیقت. وقتی که «آتش بدون دود» نادر را با لذت میخواندم قسمتی از کتاب برایم سوال برانگیز شد.(حافظهام دقیق یاریام نمیکند) در یکی از جلدها لحظهای در میدان شکل گرفتهی مردمیِ اینچه برون یا شاید جایی دیگر شخصیتِ پسری، پدری را با گلولهای از پای در میآورد. و این اتفاق در این کتاب «بر جادههای آبی سرخ» یعنی پدرکشی تکرار میشود. البته که نمیدانم برپایه همان مستندات که نادر گفته است نوشته شده یا قسمتی از داستان بوده است! حاج مصطفی یکی از تاثیر گذارترین انسانهای زندگیِ من در جلساتِ قرآنی که در مقاطع مختلف برگزار میکردند؛ میگفتند اگر بین پدر و فرزندی دشمنی به حق و درستی ایجاد شد که پدر مسیرِ خلاف حق در حال پیمودن هست و ریختن خون پدر حق و واجب بود هیچوقت هیچ فرزندی اقدام به کشتن پدر نکند چون عمر فرزند کاسته میشود و روایاتی را کلاما برای ما بازگو میکردند. حالا من فقط جلد اول از این ۵ جلد نوشته نادر خواندهام و نمیدانم سرنوشت آخر کتاب چه خواهد شد. واقعا پدر کشی سبب کوتاه شدن حیات و عمر انسان است؟! نادر بر پایه مستندات نوشته یا داستان ساخته است؟! 14 فروردین 1403
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.