یادداشت Navid Kalahroudi
1401/3/13
با حمله اعراب به ایران و تغییرات مهم فرهنگی که پس از این حمله رخ داد ایرانیان به تدریج ارتباط خودشان را با متونی که به سبک کهن و به زبان پهلوی نوشته می شد از دست دادند. عدم وجود سلسله قدرتمند ساسانی و حمایت آنها از این متون، تغییر دین مردم ایران و ورود زبان عربی به کشور و پیچیده بودن رسم الخط پهلوی از جمله دلایل به فراموشی سپرده شدن این زبان بودند. بنابراین به تدریج ما با اقلیتی زرتشتی از مردمان ایران روبرو بودیم که تنها به حفظ و نگهداری مجموعه ای از متون باستانی که به مسائل دینی مربوط بودند توجه نشان می دادند. در میان متونی که به زبان عربی ترجمه شدند و بعدها نسخ اصلی آنها به تدریج گم شد یک اثر هست که سرنوشتی جذاب و مبهم دارد. خدای نامک یا نامگ یا خوتای نامه ها در حقیقت مجموعه متونی بودند که می توانیم با قاطعیت بگوییم در عهد ساسانی جمع آوری و تنظیم شدند. در طول سالها در مورد اینکه این کتاب دقیقا چه بوده، چه زمانی نگاشته شده و چه سرنوشتی داشته نظرات مختلفی ارائه شده. یاکوهامین آنتیلا در این پژوهش گسترده تلاش کرده مجموعه ای از این نظرات را بررسی و سپس دیدگاه نو و انتقادی خودش را در این باب ارائه کند. او با تمرکز بر مجموعه ترجمه ها و متونی که در باب تاریخ ملی ایران و خدای نامه ها موجود است توضیح می دهد که این متون هیچ ربطی به آنچه بعدها شاهنامه فردوسی نام گرفت ندارند و منبع فردوسی نبوده اند. این متون مربوط به سنت شفاهی نبوده اند و همینطور متنی در مورد قهرمانان افسانه ای ایران باستان مثل رستم نیز نبوده اند. خدای نامه ها همینطور منبع تاریخ ملی ایرانیان هم نیستند بلکه نهایتا یکی از منابع یا بخش کوچکی از این تاریخ را در برمیگیرند. در نهایت نویسنده با تکیه بر مجموعه استدلال هایی به ما نشان می دهد که کتاب خدای نامه احتمالا یک اثر خشک و کوتاه در چندین صفحه در مورد فهرستی از پادشاهان ایرانی در طول تاریخ بوده که در عهد ساسانی تهیه شده است. برای علاقه مندان به این حوزه ها این کار هیجان انگیز و ارزشمند و سرشار از جزئیات چالش برانگیز است. #خدای_نامه #خدای_نامگ
9
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.