یادداشت گمشده ای در کتردام

        خب ، خب رقیب های ازلی ...
خوندنش ده ساعت طول کشید ،
سفر من به دنیایی که خدایان از خواب پا شدم تا با هم بجنگن تنها ده ساعت طول کشید ...
سفر من به دنیای ماشین تایپ های افسانه ای تنها ده ساعت طول کشید...
همراهی من ، آیریس و رومن تنهااا ده ساعت طول کشید ...
زمانی کوتاه برای سفری زیبا:)
این کتاب تا ابد در قلبم میمونه:)))
آول از همه من از نشر ملیکان خوندم و ترجمه رو دوست داشتم 🌒 
جلدش مثل آذرباد و مجازی نیست، ولی قشنگه:)
در کل هم ترجمه های مجازی و هم آذرباد خب هستند 
هر چند آذرباد بهتره ( از آذرباد نغمه آشیل رو خوندم و ترجمش خیلییی خوب بود)
در کل پیشنهاد میدم از نشر آذرباد بگیرید،
در کل برای اولین بار از موازی کاری مجازی واقعا خوشحال شدم!
چون الان کلییی آدم میرن میخوننش.


بریم برای بررسی این کتاب فوق قشنگ💫💫

نوع نگارش کتاب💫
واقعا راحت خوان و دوست داشتنی بود، نثر داستان ادیت نمیکنه و کاری نمیکنه که ریدینگ اسلامپ بشید ...
یه ستاره:)

فضاسازی 💫
واقعاااا دوسش داشتم. عالیی بود نه تنها تصاویر بلکه حتی صدای دستگاه تایپ هم در ذهن من نقش بسته بود:)
با فضا سازیش میتونی خودتو وسط جنگ بین خدایانی ببینی که مدت ها خواب بودم و الان بعد از مدت ها بیدار شدن 
میتونی خودتو داخل یه محل روزنامه نویسی ببینی 
در کل میتونی همراه آیریس و رومن به داخل دنیای زیبای این کتاب قدم بذاری و همراهشون باشی:)

شخصیت سازی 💫
خب آیریس قابل درک تر بود تا رومن ...
شاید به این خاطر بود که زاویه دید داستان بیشتر از نظر آیریس بود تا رومن
در کل هم شخصیت های اصلی و هم با شخصیت های فرعی میشد ارتباط گرفت 
من خودم همه شخصیت هارو دوست داشتم:)
یک ستاره 

رمنس کتاب 💫
خب ، یکی از دوست داشتنی ترین تیکه های این کتاب...
هر چند میشه گفت این کتاب رمنسه با چاشنی فانتزی ، جنگی 
میدونید چیه؟ اینکه روابط کتاب بیش از حد نبود رو خیلی دوست داشتم .
حس بین رومن و آیریس به زیبایی به تصویر کشیده شده بود ، طوری که انگار همراه با آیریس درحال تجربه اون احساساتی...

ولی این در لحظات خانوادگیش احساس نمیشد، طوری که انگار تمام حسی که داشت به رومن بود.


🔴 اسپویل 
خب وقتی مادرش مرد یا برادرش رو پیدا کرد انتظار داشتم بیشتر احساساتی بشه و به حال و هوای اون لحظه آیریس بیشتر پرداخته بشه ..
با مرگ مادرش خیلییی راحت کنار اومد ، طوری که یه شب گریه کرد و فرداش خوب خوب شد..
(این اتفاق داخل گامبی وزیر هم روی مهم بود مادر خونده بت مرد، بعد بت یه لیوان قهوه برداشت و به پزشک قانونی زنگ زد:/)

یه ستاره برای این بخش (فک نکنم تو نقد هام زیاد برای بخش رمنس امتیاز کامل داده باشم)

اتفاقات کتاب 💫
خب رازی نبود که بخواد فاش شه بجز همون قضیه دستگاه تایپ ها 
و اتفاقات کتاب میشه گفت ریتم کند و یک نواختی داشتن و به نظر من درست از وقتی که وارد جنگ شد داستان شروع شده 
اون تیکه هاش که تو جنگ بود رو دوست داشتم:)
ولی اونجایی که تو گزت بود یکم برام خسته کننده بود 
ولی در کل نیم ستاره 

خب ، امتیاز کتاب از لحاظ به اصطلاح فنی بخوام حساب کنم چهار و نیم میشه 
اما در قلب من همیشهههه پنج ستاره ی کامله :))))
 بی صبرانه منتظر جلد بعد (اسمشو نمی‌دونم)هستم :)
      
34

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.