یادداشت Soli

Soli

Soli

1404/4/14

        من تو خوندن کتاب‌های روان‌شناسی به شدت تازه‌کارم. چند وقتیه که خوندنشون رو شروع کرده‌‌م، چون قبل از این اصلا دید مثبتی بهشون نداشتم و نیازی هم برای خوندنشون احساس نمی‌کردم. به هر حال، تا الان تعداد انگشت‌شماری کتاب از این دست خونده‌م و این کتاب اولین اون‌هاست که واقعا از خوندنش لذت بردم.
ایده‌ی اصلی نویسنده که سعی در توضیحش داره، اینه که هیچ آدمی مجبور نیست پدر و مادرش رو دوست داشته باشه یا تحت هر شرایطی تبرئه‌شون کنه. آدما اجازه دارن به این نتیجه برسن که کودکی بدی داشته‌ن و پدر و مادرشون به هر نحوی آزارشون داده‌ن و اجازه دارن که تصمیم بگیرن اون‌ها رو دوست نداشته باشن. نویسنده می‌گه سرکوب همین احساسات و پایبندی به اخلاقیاتِ "باید تحت هر شرایطی و بدون هیچ قید و شرطی والدینت رو دوست داشته باشی"، منشا اصلی خیلی از بیماری‌های جسمی و روحی آدم‌هاست و تا وقتی که فرد نتونه صادقانه با احساساتش روبرو بشه، حالش خوب نمی‌شه.
خوندن این کتاب رو به دیگران هم پیشنهاد می‌کنم.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.