یادداشت شقایق خانجانی
1404/2/3
توی چند سال اخیر هروقت کتابی راجع به مشاهیر، نوابغ و هنرمندا خوندم، منو یه قدم به این واقعیت نزدیکتر کرد که حس سرخوردگی، خشم، انزجار، فقط برای آدمای معمولی نیست. هر بار خواستم باور کنم که آدمهایی که گامهای بزرگی در جهت رشد و بهبود جوامع داشتن افرادی فداکار و فروتن بودن به سیلی محکم تو صورتم خورده، و بارها و بارها بهم ثابت شده که زن بودن در هر زمان و مکانی باعث شده تواناییها و استعدادا دستکم گرفته بشه. این کتاب پر از درده، درد زنی که اگه مسیر دیگهای رو انتخاب میکرد شاید حالا جایگاهی مثل ماری کوری داشت. زنی که درد غم و فقدان و نادیده شدن رو به جون خرید اما باز هم در جایگاهی که استحقاقشو داشت قرار نگرفت. خوندن کتاب خیلی طول مشید، شاید چون نمیتونستم درد میلوا رو تحمل کنم، اما از این به بعد هربار که اسم نظریهی نسبیت بیاد با شک فکر میکنم آیا انیشتین ارزش اون همه دیده شدن رو داشت؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.