یادداشت کتاب‌فام

        ۲۵۵ صفحه‌ در ۶ ساعت.
‌
این سومین رمان «هرتا مولر»، به عیان رمانی‌ست با جزئیاتی به‌شدّت گرافیکی که نویسنده‌اش در آن می‌کوشد تا با خلق دنیایی از شعر، زشتی مادی و معنوی زنده‌گی در رومانی دوره‌ی کمونیستی را به تصویر بکشد. کتابی‌ست که خواندنش تجربه یگانه‌ایست؛ زبانش به کمال است، دارای اهمیت سیاسی‌ست، سایه‌ی سنگین زندگی شخصیت‌های کتاب را تمامن بر روی خود حس می‌کنی و دلیل دیگر این‌که نوشتنش ناشی از آسیب است که از خلال شعر به شعور خواننده‌اش می‌رسد.
‌
«مولر» سبک خاصی در نوشتن این کتاب داشته است. او با خلق جملات بریده‌بریده تنها از اعمال در حال وقوع و اجسام بی‌جان کتابش نام می‌برد بدون این‌که ارتباطی را بین کلمات جملاتش تجویز کند و در نهایت تصویری خلق می‌کند سرشار از شکاف‌های خاکستری که وظیفه‌ی خواننده است تا این شکاف‌ها را با رنگ‌های محدودی که در اختیار دارد پُر کند. «سرزمین گوجه‌ی سبز» با ظرافت تمام، در عین‌حال تلخ و زیبا، و طنزآمیز و دل‌خراش است. و وقتی با شرح زنده‌گی نویسنده‌اش مقایسه‌اش می‌کنی، ردّی اتوبیوگرافیک را هم درش می‌یابی مشابه با شرح مبارزات خود «مولر» با رژیم پارانوئید چائوشسکو قبل از مهاجرتش در سال ۱۹۸۷.
‌
نثر تند و درخشان «هرتا مولر» جامعه‌ای وحشت‌زده از دروغ‌گویی و تهمت سیاسی را بررسی می‌کند و با روایتی بی‌رحمانه، زندگی گروهی از دانش‌آموزان و معلمان مخالف نظام را به تصویر می‌کشد که صداقتشان مدام مورد حمله قرار می‌گیرد و گاهی اوقات هم خیانت قلمداد می‌شود. نشان‌دهنده حقیقت و سرکوب وحشیانه در دنیایی از بازجوها و خبرچین‌هاست؛ جایی که صحبت کردن می‌تواند به موضوع مرگ‌و‌زندگی تبدیل شود. دولت در همه‌جا نفوذ کرده است و کاملن کنترل رسانه‌ها را در دست دارد. و حقایق را برای مردم تفسیر می‌کند.
‌
کتاب «مولر» بی‌وقفه هولناک است، اما کیفیت نثرش آنقدر مسحورکننده است که نمی‌توانید یه کناریش بگذارید. کتاب با "خودکشی" آغاز می‌شود و با خودکشی"های مشکوک ادامه می‌یابد، ترس با سایه‌ی آهنینش بر شخصیت‌های کتاب مسلّط است و در حقیقت حلقه‌ی ارتباطی آن‌هاست و زندگی، چیزی جز کسالت، و خیانت، و حجمی از احساس شکست نیست. برخی صحنه‌های کتاب مانند کابوسی وحشیانه و سورئال‌اند که نمادگرایی نقشی مهم در روایت‌شان دارد. اگر طنزی هم در جریان است، طنزی‌ست سیاه.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.