یادداشت بهروز دلاور
1401/3/19
﷽ برای من چه خاطراتی که زنده نشد ، از فوتبال بازی با پای برهنه در گرمای ظهر درآسفالتی که دمایش با دمای خورشیدیکی بود و... به قول خود آقای نویسنده این یک زندگینامه خود نوشت نیست،این یک کتاب است برای شناخت نسلی که روزگاری پسرهاش در کوچه پس کوچهها دنبال یک توپ میدویدند یا تیروکمان به دست دنبال شکار بودند و دخترانش هم در سایه درخت مشغول خاله بازی و چه دورانی بود...حیف... نمیشود گدار را با کتابهای قبلی نویسنده مقایسه کرد،به مراتب پریدخت از گدار بهتر است،ولی گدار حسی را همراه خودش دارد که هم دهه شصتیها را جذب میکند و هم باعث میشود دهه نودی ها آن نسل را بهتر بشناسند،نسلی که این روزها پدر و مادر شدهاند و دلشان میخواهد حداقل بچههایشان مثل کودکی خودشان کودکی کنند،البته که بعضیها نسل جدید را لوس بار آوردهاند من هـمزاد پنداری کـردم در بعضی از خاطرهها، بعضی جاها دلم گرفت و بعضی جاها خندیدم... چه گُدار ها که در زندگی مان داریم...
6
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.