یادداشت زهراخیرزاده

        دزیره را دوست داشتم ؟ وای نه ، عاشقش شدم 😍


آخرین رمانی که به لحاظ انسجام داستان و هدفی که از جانب نویسنده در اثر تعریف شده بود، خواندم پس از بیست سال بود.

این کتاب هاهم روایتگر تاریخ هستند و هم‌نویسنده سعی می‌کند داستان را از زاویه دید فردی روایت کند که بتواند باری احساسی بر دوش خواننده بگذارد تا اثر‌گذاری ، اثر‌بیشتر شود .

دزیره برای من اینگونه بود .
کتابی که دوست دارم بار دیگر بخوانم .

دزیره دختره فرانسوا کلری تاجر ابریشم اهل مارسی روزی فکر نمیکرد ملکه شود ، ملکه یکی از کشورهای اروپایی .
دختری که روزی عاشق مردی شد که جمهوری فرانسه را به فنا داد و با مردی ازدواج‌کردکه تمام تلاشش را برای حفظ جمهوری فرانسه کرد اما در نهایت شاه سوئد شد (هرچند ژان پاپتیست را از ناپلئون عشق اولش بیشتر دوست می‌داشت ) !
اگر به دزیره بود دست ژان پاپتیست را می‌گرفت می برد به مارسی و تجارت خانه‌پدرش را گسترش میداد .
اما چه کند که زندگی همین است ، تورا غافلگیر می‌کند و‌تو مجبور به اطاعت از او هستی .

پ.ن : دزیره و ژان پاپتیست هردو جمهوری خواه بودن .
      
35

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.