یادداشت رعنا حشمتی
خیلی مختصر بخوام درموردش بگم، یه داستان بامزه انگلیسی بود. در مورد یه آقایی به نام آرتور دنت، که خونهاش رو بخاطر اینکه تو راه بزرگراهه میخوان خراب کنن، و در این بین، یک سری موجود دیگه، چون که زمین تو راه یک بزرگراه بینکهکشانیه، میخوان نابودش کنن. و حالا این آرتور، که دست بر قضا بهترین دوستش درواقع از یه سیاره دیگهست و اون تاحالا این رو نمیدونسته، نجاتش میده و ماجراها شروع میشن... خوندنش کیف داد!
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.