یادداشت فهیمه ناصری
1403/11/1

اولین بار که کتاب رو دیدم ویه تورقی داشتم جذب جملات ادبی زیبا وتعابیر جذاب آقای شجاعی شدم . تصمیم گرفتم بخونم و هنگام خوندن گریه میکردم ... پارسال بود که تصمیم گرفتم هییت های هفتگی ای که از طرف بسیج داخل دانشگاه بر گزار میکنیم متفاوت باشه وبذهنم رسید کتاب محور باشه ۲ هدف داشتم اول اینکه ناراحت بودم و دغدغه جدی داشته نسبت به میزان مطالعه دانشجو جماعت . بعد اینکه هییت هم باید متفاوت برگزار بشه والبته هدف مند توی مسیر گلزار شهدا با فاطمه علی اکبری داشتم درباره برگزاری یه هییت متفاوت صحبت میکردم که این کتاب رو پیشنهاد دادم فاطمه عین (شاید دوست نداشته باشه فامیلش رو بیارم ) متوجه شد وگفت که کتاب رو مطالعه کرده و پیشنهاد جالبیه همونجا ازش خواستم تا کتاب رو توی روضه آخر هفته بیاد وبخونه الحمدالله مجلس اون هفته برگزار شد خیلی متفاوت وجالب کتاب استاد فوق العاده بود وگویش فاطمه عزیزم منحصر به فرد بعدجلسه اون شب ۹۰ درصد از دانشجو هایی که آمده بودند قا کتاب رو امانت گرفتن ویا کتاب رو خریدن . *میتونید توی روضه های خونگی ای که برگزار میکنید کتاب رو بخونید البته بریده هایی ازش *دلم چقدر برای اون روز ها تنگ شده 💔🫂
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.