یادداشت سیدعباس مدوِّن

مرز
        این پی‌نما رو بین موارد مشابه ایرانی بیشتر دوست داشتم... 
به چند دلیل:

🔹داستان از جایی (مثل شاهنامه) اقتباس نشده بود و تلاش خودشون بود.

🔹سرعت پیش روی داستان متناسب با ژانر و معقول¹ بود.

🔹استایلِ (نمیتوانم اینجا بگویم سبک²) استفاده شده در پی‌نما، متناسب با فرهنگ ایرانی بود و به نظر حقیر اگر همه پی‌نماهای موجود در ایران از آن تبعیت کنند توانایی این را دارد که به جهان صادر شود.

🔸پ.ن¹: یعنی مثل عوامل پی‌نمای «ایلیا» نمی‌خواستند فقط یه چیزی درست بکنند و بعد درش بمانند که سر هرماه مجبور به سمبل باشند و برای هر اپیزود جدیدش سر و ته داستان را بزنند

🔸پ.ن²: اگر اهل این‌سبک محتواها باشید، متوجه میشوید که کتاب های کمیک آمریکایی برای خودشان سبک نقاشیِ خاصی دارند و همینطور مانگاهای ژاپن، مانهواهای چین و هنگ‌کنگ و حتی مانهواهای کره ای... هرکدام را که بخوانی، از نوع طراحی هنری کاراکترها متوجه میشوید که برای کدام کشور است... در پی‌نماهای ایرانی تشتّت سبک  زیادی داریم که واقعا متوجه نمی‌شوید برای کدام کشور است و این نیازمند برندینگ جدی است...

▫️بهمین جهت حقیر این کتاب را پسندیدم! چون سبک نقاشی ایرانیزه و منحصر به فردی داشت و به مینیاتور های نگارگران ایرانی هم شبیه بود...شاید بعضی بگویند علت انتخاب این سبک بخاطر حال و هوای سنتی و ژانر قدیمی داستان بوده اما باز نظر حقیر این است که استبعادی ندارد که این سبک در ژانر های امروزی تر مثل سایبرپانک یا پسارستاخیزی یا حتی رباتی هم اجرا شود
      
112

26

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.