یادداشت محدثه ز

محدثه ز

محدثه ز

1404/4/11

        ☆ستاره‌هام سقوط کردن ☆ 

خب عرضم به حضورتون که کتاب دقیقا همون رمانای ۹۸ایا خودمونه ولی ورژن خارجکی_خاک‌برسری!

مجموعه توئیستد یهو مثل بمب صدا کرد، نصف دایرکت کتابفروشی‌م شده بود درخواست چاپ این مجموعه! برای همین کنجکاو شدم بخونمش. می‌دونستم یه عاشقانه‌ی ساده‌س و تو تیک‌تاک هم کلی‌ی‌ی‌ی ویدیو درموردش دیده بودم. توقع خاصی از کتاب نداشتم و صرفا برای سرگرمی و این که بتونم بهتر داستانش رو توضیح بدم رفتم سراغش. حقیقتا که نحوه روایتش نسبت به کتابایی که قبلا تو این سبک خونده بودم واقعا خام‌تر و گاها رو مخ بود. انگار یه جاهایی داستان رو زده باشی روی دو ایکس که تند تند رد شه!
بذارید با یه مثال براتون بگم، روایت کتاب دقیقا این‌طوریه که:
《 آره خیلی خوش‌گذشت با دوستام تمام روز وقت گذروندیم و خندیدیم بعد الکس اومد، جوووون، و بقیه روزم گذشت فقط یهو دستش رو بُرید. ما هم بدو بدو رفتیم دستش رو پانسمان کنیم ولی اتاق خالی بود و ما هم .&#*@*!*&>#>#^×&*+&@^^  》

[ یه ادبیات فاخر معذرت

پلات داستان از خط اول مشخص بود، توئیست‌ها از اون مشخص‌تر و حتی خانم نویسنده به خودش زحمت نداده بود اون تم معمایی_جنایی بک‌گراند رو یه‌کم پرورش بده.

فیلم هندی دیدید؟ 
تو فیلمای هندی وقتی می‌رسیم به نقطه اوج داستان از قضا تو اون لحظه‌ی خاص همه (کل فامیل، دوستان، بقال محل حتی) حضور دارن واسه این که شاهد رسوایی یا اون اتفاق خاصه باشن و دقیقا تو این کتاب هم یه بخشی این‌طوریه :)))))

سرتون رو درد نیارم؛ در نهایت منکر این نمی‌شم که تو یه روز یهو ۱۰۰ صفحه‌ش رو می‌خوندم (از شدت بی‌محتوایی زود پیش می‌رفت آخه) ولی نفهمیدم چرا پرطرفداره. [:

البته با حدود ۱۰ فصل اول اکی بودم و خوب پیش می‌رفت ولی یهو واقعا سمی شد و اَبَر چرت‌وپرت :/
‌
دفعه دیگه یکی ازم پرسید اینو بخونم، به خدا که بهش میگم برو کالین هوور بخون.

آها راستی! رمانای ۹۸ایا واقعا قشنگ‌تر بودن. مثلا توصیف‌هاشون که تو دنیا تکه:
"رنگ شالم هارمونی خاصی با سبز مایل به صورتی چشمام داشت" 
:)))))))))
‌
‌
‌بعدن نوشت: انقدر هانتینگ ادلاین بدتر بود که دلم می‌خواد به این یک ستاره بدم
      
2

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.