یادداشت راضیه بابایی
1404/3/2
سوژه داستان به اواخر سالهای دهه شصت، اوایل هفتاد بر می گردد. چاپ اول کتاب که شاید آخرین چاپش باشد مربوط به سال ۸۴ است. بنابراین داستان، تازه و مربوط به زمانهی امروز نیست ولی خواندنی است چون از نظر داستانی کاری کم ایراد می باشد. فضای قصه یک شهر کوچک یا حتی یک روستاست. جایی که افراد محل با شراکت هم تصمیم می گیرند یک آپارتمان بسازند تا صاحب خانه شوند. آنها از طبقات ضعیف جامعه هستند و مشکلاتی دارند که اتمام ساخت آپارتمان را به تعویق می اندازد. شخصیتهای ما هم وزن هستند. حس نکردم هیچ کدام بار بیشتری در پیشبرد داستان داشته باشند. از ابزار دیالوگ زیاد استفاده شده است و الحق که دیالوگهای بی نظیری هم دارد. لایهی طنز داستان و ریتم مناسب آن با وجود قدیمی بودن سوژه، اثر را روان و جذاب کرده است. به راحتی تا پایان کتاب رفتم. شروع داستان کمی گیج کننده است چون هنوز نمی دانیم با چند نوجوان و چند بزرگسال طرفیم. در مجموع ارزش خواندن داشت و خوشحالم که قلم حرفهای محمدرضا یوسفی را تجربه کردم. اما به خاطر الفاظ رکیکی که در بعضی صحنههای دعوا و درکیری بین دیالوگها استفاده شده به نوجوان توصیه نمی کنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.