یادداشت نوید نظری
1403/11/4

خواندن این کتاب را که شروع میکنید تصور خواهید کرد که با یک رمان فانتزی طرف هستید! متن کتاب، گفتگوها و ساخت کلی داستان اما چیز دیگری میگوید! از طرفی هرچقدر که آدم فکر میکند میزان شهرت این کتاب ربطی به داستانهای فانتزی ندارد! این تعجب و سرگشتگی تا اواسط کتاب همراه شماست اما رفته رفته متوجه ساخت و درونمایه اصلی داستان میشوید. علاوه بر این، محتوا رفته رفته جنبههای الهیاتی فلسفی و روایت بوی رئالیسم با طعمی تلخ پیدا میکند، بحثهایی پیرامون خلقت، نسبت خداوند با کائنات، عقل و جنون در میانه داستانی که ماهیتا رمانتیک است، شکل میگیرد. نویسنده با هنرمندی توانسته است خواننده را تا اواخر داستان در تعلیق و کنجکاوی نگه دارد طوری که میتوان پایانبندی این کار را با آثار نویسندگانی همچون چارلز دیکنز یا ویکتور هوگو که نوعا غافلگیرکننده، حماسی و اعجاب برانگیز است، مقایسه کرد. محتوای کتاب و روایت آن از یک آغاز فانتزی و کودکانه به یک رمانتیک ناب و تاحدی فلسفی تغییر مییابد که جای جای آن با واقعگرایی تلخ و تندی زینت داده شده است. کتاب حرف مهمی در خصوص سرشت آدمی، قدرت اراده و دنیای سیاه و یا سفید مردمانی دارد که در کنار هم میزیند و صدالبته باطنشان چندان خورند ظاهرشان نیست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.