یادداشت saeed tehrani pooya
7 روز پیش
اثر حاضر یکی از جلدهای مجموعه پنج جلدی کتاب های پانچلو است که با مطالعه این داستان، فرزند شما گامی نظری در پرورش عزت نفس و تفکری عمیق در باره ماهیت زندگی بر میدارد. کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان به خوبی متوجه میشوند داشتند پیوندهای خوشایند ارتباطی، فوق العاده ارزشمندتر و ماندگارتر از آن است که به خاطر دل بستن افراطی به یک اسباب بازی خاص و کم نظیر دوستان خود را برنجاند. به سخن دیگر، خودبینی، دنیاپرستی، فزون خواهی و اندیشه انحصار گرایانه به خاطر داشتن کالا و موقعیتی خاص به تدریج پیوندهای عاطفی را تضعیف و روابط صمیمانه با دوستان را سست و گسستنی میکند. در بیشتر داستانهای این مجموعه، مردم جامعه گرفتار وضعیتی نامطلوب می شوند که خروج از آن، تنها با تکیه بر تواناییهای خودشان امکان پذیر نیست و در همه این موقعیت ها، به دانایی و خرد سازنده خود نیاز دارند و باید از نگاه بالاتری به مسئله نگاه کنند تا از وضعی که در آن گرفتارند نجات یابند، البته آن دسته از مردمی که به حضور این سازنده دانا توجه دارند. برشی از متن کتاب: پانچلو از پنجره به ومیکیهایی که هنوز تلاش میکردند از تپه بالا بروند، نگاه کرد. آنها تلوتلو میخوردند و باهم میجنگیدند تا اقبل از دیگران به بالای تپه برسند. ایلای پرسید: «آیا این آدمچوبیها خوشحال به نظر میآیند؟ آیا مهم به نظر میآیند؟» پانچلو پاسخ داد: «نه، به هیچ وجه.» ایلای پرسید: «فکر میکنی من ومیکیها را ساخته ام که اینگونه رفتار کنند؟» پانچاو پاسخ داد: «البته که نه...» ایلای گفت: «تو مدتهاست که دیگر خوشحال نیستی! آیا جمه کردن این همه جعبه و توپ، تو را خوشحال کرده است؟»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.