یادداشت زهرا میکائیلی

        رمان تنهایی الیزابت ماجرای چند زن در دهه ۷۰ میلادی است که در یک اتاق در بیمارستان بستری شده‌اند. نویسنده به بهانه‌ی زندگی و مشکلات این ۴ نفر به زندگی زنان و مردان دیگری هم سرک می‌کشد و ما را با داستان زندگی‌شان و غم‌ها ‌ شکست‌هایشان آشنا می‌کند.
ابتدا این زن‌ها خیلی متفاوت به نظر می‌رسند اما به مرور متوجه می‌شویم اگرچه ظاهر زندگی‌ها باهم خیلی فرق دارند اما درنهایت غم‌ها و سختی‌ها در زندگی همه به قدر کافی توزیع شده!
و هیچ‌کس نیست که خیلی خوشبخت یا خیلی بدبخت باشد. هرچند که همدلی، شنیدن و شفافیت به بهتر شدن حال هرکسی کمک می‌کند.

رمان تلخی بود. اما پایانش بهتر از حجم تلخی اواسط داستان بود و نویسنده در امید را به روی خوانندگانش نبسته بود.
      
50

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.