یادداشت نیایش بهرامی
1401/7/10
نکته تستی: قبل از اینکه بر حسب دغدغه های زندگی و روزمرگی ها ماجرای کتاب یادتان برود تنبلی را کنار بگذارید، عزم خود را جزم کنید یادداشت کتاب خوانده شده را بنویسید تا بعد عذاب وجدان گریبان گیر تان نشود و شب امتحان عربی ذهن شریف تان درگیر نشود. از ابتدا به دلیل جذابیت بسیار ظاهری کتاب( اعم از نام، طرح جلد، جعبه کتاب و...) با کتاب شرط بستم که: ببین من ازت خوشم میاد لطفا کتاب خوبی باش. جلد آخر کتاب هم تمام شد؛ به طور کلی قسمتی که روایتگر گذشته بود خیلی نکته داشت و مسئله ریز و درشتی که تقریبا میشود گفت همگی با هم جور بودند( ورود و خروج شخصیت ها علی الخصوص) اما به علت خصومت شخصی اینجانب با تاریخ و گذشته، ای کاش به زمان حال ماجرا و اتفاقاتی که پیش میومد کمی بیشتر پرداخته شده بود؛ حتی به قیمت بیشتر شدن جلد کتاب( کاملا بدلایل علاقه شخصی!) خیلی وقت بود از داستان چند جلدی فاصله گرفته بودم برای همین اواسط جلد سه یکهو به خودم آمدم و گفتم: اصلا از کجا شروع شد داستان ؟ و اما پایان ماجرا: پایان نسبتا خوبی داشت، ولی مثل خیلی وقت های دیگه یک توقع خیلی بالاتری داشتم. مثلا یه اتفاق، یه تغییر، یچیز عجیب... در مجموع، مجموعهٔ عزیزی بود و برای تاریخ ندوست پرداخت به تاریخ خوبی داشت.
20
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.