یادداشت میم صالحی فر

        من بعد از دو جلد سه دیدار این کتاب رو خوندم و یه جورایی تکمله اونها برام شد
شنیدن منش و روش بزرگ مردی که انقلاب با کمک افکار و جهت دهی ها و تیزبینی های او شکل گرفت و بعد استقامت و پایداریش با وجود از دست دادن جگر گوشش که اونو از الطاف خفیه الهی میدونسته و بعد هدایت نظامی که از هیچ باید ساخته میشده و مشکلات و ادمهایی که هر لحظه اونو متزلزل می کردن...
من قبلا یه کتابچه کوچک که خاطرات ادمهای مختلف از امام بود رو خونده بودم ولی از دیدگاه کسی که خودش اون موقع وسط مبازرات بوده و بعدا خودش در جایگاه امام قرار گرفته واقعا شنیدنی بود.....وقتی کتاب رو بخونی معنی این جمله امام رو که *مثل اینکه از اول انقلاب تا حالا یک دست غیبی در همه کارها دارد ما را هدایت و پشتیبانی می کند* بهتر درک می کنید....
کتاب 172صفحش متن بود 120صفحه اخر اسناد اون روایت ها
کاش نادر ابراهیمی هم جلد سوم رو مینوشت، چون باز هم به نظرم امام خیلی جلوه های ناگفته دیگه برای ما دارن،چون بین سال انتشار کتاب دوم تا مرگشون هم اگز اشتباه نکنم 3سالی فاصله بوده، کسی میدونه علت ننوشتن جلد سوم سه دیدار رو؟ 

در نهایت چقدر امام رو کم به ما معرفی کردن، در حد صفحه اول کتاب درسی هامون...چقدر جفا شده بهمون...چقدر ما امام ندیده ها تشنه و نیازمند به دونستن و شناختن امام و حوادث انقلاب هستیم....