یادداشت K.K
1404/5/3
آذرباد پر از احساسات بود.. دختری که در اوج سختیها، پر از اندوه بود ولی عاشق.. رها بود ولی در قفس.. خسته بود اما امیدوار.. داستانش را وقتی با "پاییز فصل آخر سال است" مقایسه میکنم، کاملا برایم مشهود است که آن جذابیت را ندارد؛ اما من به کتابهایی که دیدم را نسبت به جامعهی انسانها وسیع تر کنند، علاقهمندم و همین باعث شد که آذرباد را دوست داشته باشم.. شاید تابهحال به زندگی امثال آذرباد فکر نکرده بودم و این کتاب باعث شد که قدردانتر باشم.. قدردانتر نسبت به زندگی خودم و نگرانتر نسبت به زندگی آذربادها..
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.