یادداشت مجتبی بنیاسدی
1402/9/11
3.8
14
آنقدر که با دیدن ارمغان تاریکیِ سامان کیف کردم، چند برابرش از خواندن رمان وقت بودن هیجانزده شدم. خیلی وقت بود موقع رمانخوانی تپش قلب نگرفته بودم. اینکه چرا دوستداشتنی بود این رمان چند تا دلیل دارد: کارگردان بودن نویسنده. دانای کل داد میزد «من فیلمسازم». آداب و رسوم بلوچ جذاب است؛ گاهی وقتها هم خطرناک! شروع طوفانی. پلیسی بودن اثر؛ گرچه مضمون اصلی پلیسی نبود، ولی از دو شخصیت اصلی، یکی پلیس بود. روستایی. زندگی روستاییِ خاص اثر داستانی را جذاب میکند. گره فوقالعاده داستان. و حدس من این است جلیلخان سامان از «قسم زنطلاق» رمان درآورده. حدس است فقط. نمیدانم. چهار ستاره میدهم از پنجتا. جدا از همهی اینها: رمانی که خواب از چشم بپراند، رمانی است که خواننده را درگیر کرده. و من حسابی درگیرش شدم.
7
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.