یادداشت زهرا ساعدی
1404/4/7
خواندن این کتاب هم توفیق اجباری بود، به مناسبت روز سرمایه انسانی از جاربار کیک سفارش دادیم و چون تعداد سفارش بالا بود دو کتاب و یک مجموعه کارت پستال کوچک هم به عنوان هدیه ارسال کردند. من هم تصمیم گرفتم تا کتابها بخشیده نشدهاند یکی را بخوانم و قرعه به نام این کتاب افتاد. «پدرکشی» داستان دختری است که پدر نویسندهی مشهور و زنبارهای دارد. دختر داستان، لولو، پدرش را بسیار دوست دارد و البته فرزند محبوب پدر هم هست. با این حال این محبوبیت طوری نیست که انتظار داریم و به نظرم بیشتر شبیه عشقی یکطرفه است. عاشقی که مدام در جلب رضایت معشوق میکوشد و معشوق بهای چندانی به این عشق نمیدهد اما کوچکترین توجه و محبت برای عاشق دوست داشتنی است. بناست لولو دستیار پدر شود اما پای زنی جوان و تازه به زندگی پدر باز می شود که باعث حسادت لولو و بروز مشکل در زندگی حرفهایش میشود. انتهای قصه طوری پیش میرود که انگار داستان نسبتا رضایتبخش برای همه تمام میشود. داستان نسبتا پرکشش بود اما رفتارهای پدر و سرسپردگی دختر مرا آزرده خاطر میکرد و ترجمهی نه چندان روان هم باعث میشد علاقهام به کتاب کمتر هم بشود. نکته مثبت کتاب این بود که من از جویس کارول اوتس زیاد شنیده بودم اما گمانم جز چند داستان کوتاه پراکنده چیزی نخوانده بودم و فرصتی شد با نوشتههایش کمی آشنا شوم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.