یادداشت Elias

Elias

1403/7/5

امپیریوم: خشم زاد (بخش دوم)
        کتاب:#خشم_زاد ( جلد اول مجموعه امپیریوم)
نویسنده: کلر لگرند
مترجم: زهرا چفلکی
تعداد صفحات: ۶۱۶
ژانر: فانتزی حماسی
سال انتشار: ۲۰۱۸ 
ناشر: کنار ( ویدا) 
خلاصه داستان: 
هزاران سال قبل قدیسان بر فرشتگان پیروز شدند، اما فرشته‌ی پیشگو خبر از امدن دو ملکه داد یکی از نور و دیگری از خون. سالها بعد رییل دختری با قدرت خارق العاده در پی امتحان و ازمون قدرتش و هزار سال بعدش الیانا دختری آدمکش در پی محافظت از خانواده و کشف مادرش، سرگذشتشان به هم وصل کننده گذشته و اینده شد تا داستانی از خون و نور و خشم رقم بخورد.
بررسی: 
کتاب روایت دو دخترِ، رییِل و الیانا که در فاصله یک هزاره با هم زندگی میکنن و هر فصل از دید اونا با زبان دانای کل بیان میشه؛ هر کدوم به نوعی در گیر سرنوشتشون میشن. رییل دختری که با قدرتی خارق‌العاده به دنیا امده و الیانا قاتلی که برای زندگی دست و پا میزنه. سرنوشت این دو با اینکه با فاصله هزار سال از هم زندگی میکنن به هم گره خورده.
داستان روند نسبتا تندی داره و خواننده رو تقریبا از فصل اول کتاب درگیر میکنه.
سر اغاز هر فصل یک متن به صورت شعر، نامه یا نقل قولی از یه شخصیت داخل دنیای کتاب هست. نویسنده با کمک اینا خواننده رو نسبت به اتفاقاتی که در گذشته افتاده( مثل شعرها یا نقل قول ها) اگاه میکنه و یا یه دید از شخصیت‌هایی میده که داخل فصل‌ها ما دیدگاهشون رو نداریم( این رو به نوعی میشه ضعفم دونست. به شخصه ترجیح میدادم فصلی هم از زبان پدر لودیوین باشه).
جهان سازی کتاب خوب بود اما نویسنده میتونست خیلی قوی ترش کنه( دنیای کتاب قابلیت داشت که واقعا یه کار خفن بزرگسال ازش بیرون کشید اما خب نویسنده  در حد فهم خواننده و اطلاعات لازمه برای داستان بسنده کرده.) 
اما شخصیت پردازی کتاب. (اگر بخوام نقطه قوتی از داستان بگم قطعا شخصیت پردازی کتابه) اطلاعات دنیای کتاب به صورت فلش بک وسط فصل ها یا از زبان کاراکترها به خواننده داده میشه.
شخصیت پردازی پله پله و در روایت داستان کامل میشه و خواننده تک تک با قسمتهای مختلف گذشته و افکار کاراکتر ها اشنا میشه.
رییل با راز دردناک بچگیش و پنهان کردن قدرتی سرکش و پدری نامهربان و دلی عاشق و خشمش.
الیانا با اجبار به قاتل بودن و حفاظت از خانواده اش و دلتنگی برای مادر و رهایی و خشمش.
سایمن با حفظ راز و نگهداری خودش و .
کورین با خواستن ازادی و به دست اوردن قدرت و خشمش از سرکوب.
و شخصیت های فرعی از فراری ها و شورشی ها با خشمشون، کاراکترهای کتاب خشم زاد رو تشکیل میدن. کتابی که واقعا سراسر از خشم بود و همه جاش میشد خشم و درد کاراکترها رو از بی عدالتی حس کرد. 
رمنس داستان به شدت اندازه بود نه کم که ایراد داستان بشه نه زیاد که بر داستان قالب باشه. 
در کل با یه کار فانتزی خوب طرف هستید که شخصیت پردازی خوب و دنیا سازی ( که میتونست خیلی قوی باشه) قابل فهم با چاشنی رگه هایی از مسیحیت خود ساخته نویسنده، طرف هستید.
      
4

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.