یادداشت Elahe
1400/8/26
این رمان از زبان زنی روایت می¬شود که از بانوان تراز اول انگلستان به¬شمار می¬رود. داستان از مراسم تولد هشتاد سالگی او شروع می¬شود. جایی که تنها پسرش و نوه¬ها و فرزندانشان جمع شده¬اند و هرکدام منصبی مهم در کشور را در اختیار دارند. زمانی که به لیدی ال خبر می¬رسد قرار است امارت او خراب شود، او به تقلا می¬افتد تا رازی را که در آن وجود دارد برای کسی بازگو کند. رازی که به قول خودش، دیدن چهره¬ آدم¬ها بعد از فهمیدنش جالب خواهد بود. درنهایت لیدی ال تصمیم می¬گیرد داستان خود را از ابتدا برای یکی از کارکنان خود، که اتفاقا شیفته او نیز هست، بازگو کند. بنابراین از او می¬خواهد که او را تا امارت همراهی کند و در راه داستانش را برای او روایت می¬کند. لیدی ال، آنت، فرزند مردی آنارشیست بوده است. کسی که تمام هم و غمش آزادی، برابری و برادری است. در این راه به هیچ و هیچ¬کس دیگر توجهی ندارد. مادر آنت که مجبور است کار کند و خرج خانواده را بدهد. پس از مرگ مادر و رفتار ناپسند پدر، آنت مجبور می¬شود که راهی دیگر برای ادامه زندگی خود انتخاب کند. در طول این مسیر زندگی با فردی به نام آرمان آشنا می¬شود و به کلی عاشق و دلباخته او می¬گردد. نکته بسیار جالب(و نزدیک به واقعیت) آن است که اتفاقا آرمان هم یک آنارشیست است. همواره در تکاپوی راهی برای رسیدن به آزادی، برادری و برابری است؛ چیزی که آنت به¬شدت از آن متنفر بود حال در معشوقش هم نمایان است. آنت بخاطر آرمان، و نه به دلیل آنارشیسم، در این راه کمک¬های بزرگی به او می¬کند. او که دختری زیبا است همواره در تلاش است تا راهی بیابد که آرمان برای او باشد، نه برای همه. برای این هدفش راه¬هایی را امتحان می-کند اما آرمان یک ایده¬آل گراست و با هیچ دلیلی راضی به ماندن کنار آنت نمی¬شود. آنت کمک می¬کند که آرمان با روش¬هایی، پول لازم برای برنامه¬های خود را به¬دست آورد. اما سرانجام خسته از نرسیدن، با مردی متمول ازدواج می¬کند. پس از مدت¬ها و دیدار مجدد لیدی ال و آرمان، رازی مگوی لیدی ال اتفاق می¬افتد. رومن گاری ر این کتاب هم بسیار فصیح و راحت سخن گفته است. بازگو کردن انتخابات نادرست، آگاهی از آن و باز هم تلاش برای آن کلید این رمان است. رمان لیدی ال از هر نظر خواندنی است و از آنجا که کتابی کوتاه است به همگان پیشنهاد می¬شود.
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.