یادداشت محمد فائزی فرد

        انتظار بیشتری از کار داشتم.
یک آش شله‌قلمکار است که سه-چهار موضوع را سعی می‌کند یکی کرده و به مخاطب ارائه دهد. آن هم در کتابی با این حجم اندک.
شاید بزرگ‌ترین ایراد کار هم همین باشد.  نویسنده‌ی عزیز، که دورادور به ایشان ارادت هم دارم، موضوعات بزرگی را که هرکدام برای پرداخت درست به یک رمان سی‌صد صفحه‌ای نیاز دارد را توی صفحات محدود کتاب جا داده است. همین باعث شده که هیچ کدام از بخش‌ها به بخش دیگر نچسبد و نتیجه، اثری چنددست و مشوش باشد.

اگر بخواهم اثر را معرفی هم کرده باشم، باید بگویم داستان انقلاب است. داستان روزهای پیش از پیروزی مردم. قصه‌ی پسری که سفر اسطوره‌وارش، همراه است با سفر جمعیِ جامعه‌ی ایرانی دوران شاهنشاهی.
نویسنده، شخصیت اصلی این سفر را با یک موجود تاریخی-اسطوره‌ای همراه می‌کند و سه سفر برای سه شخصیت در داستان می‌سازد که موازی پیش می‌روند و به یک معنی ختم می‌شوند.

اگر متوجه نشدید چه گفتم، راستش باید بگویم که حال‌وهوای کتاب هم همین طوری است.
      

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.