«به سن او اصلاً نمیدانستم عشق چیست.
عوضش چه کار میکردم؟ کتاب میخواندم، درس میخواندم.
گوشبهفرمان پدرومادرم بودم.
هر کاری میگفتند میکردم ولی آخرسر، هیچوقت از دستم راضی نبودند.
خودم را دوست نداشتم، و ته دلم میدانستم که سرانجامی جز تنهایی ندارم.»