بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت محمد رئوف سیبویه

                اگر دستگاهی مرکب از از عرفان و فلسفه داشتیم و روایت کربلا را به عنوان خوراک به آن میدادیم ، خروجی دستگاه همین کتاب زیبای آوینی میشد!
همه فصلهای کتاب زیباست ولی به نظرم بهترینِ آن فصل مناظره عقل و عشق میباشد.

عقل میگوید بمان و عشق میگوید برو؛ و این هر دو ،عقل و عشق را، خداوند آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود،اگرچه عقل نیز اگر پیوند خویش را با چشمه خورشید نبُرَد،عشق را در راهی که میرود تصدیق خواهد کرد؛ آنجا دیگر میان عقل و عشق فاصله ای نیست.

اكنون بنگر حیرت عقل و جرأت عشق را ! 
بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند ... راحلان طریق عشق می دانند كه ماندن نیز در رفتن است . جاودانه ماندن در جوار رفیق اعلی ، و این اوست كه ما را كشكشانه به خویش می خواند .

 عجب تمثیلی است این که علی مولود کعبه است... یعنی باطن قبله را در امام پیدا کن! اما ظاهرگرایان از کعبه نیز تنها سنگ‌هایش را می‌پرستند. تمامیت دین به امامت است، اما امام تنها مانده و فرزندان امیه از کرسی خلافت انسان کامل تختی برای پادشاهی خود ساخته‌اند...
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.