یادداشت علی زارع شاهی
1403/9/3
به عنوان دانشجوی مدیریت (مالی)، بنظرم اولین کتابی هست که در زمینه مدیریت خواندم و احساس بهرهمندی میکنم. خواندن کتابهای مدیریت پیش از این برایم مثل آموزش تنفس یا راه رفتن بود! نه اینکه من اندِ مدیریتم، خیر! چیزهایی مینوشتند که چیزی به آدم اضافه نمیکرد. این یک قانون است، کتبی با پیشوند «درآمدی بر... / مقدمهای بر ...» معمولا جزئ کتبی هستند که با مغز چگال و وسعت مناسب نیاز به فهم زمینه، یا کنجکاوی آدمی که همهچیزخوانِ هیچندان است را برطرف میکنند. آوردههای اصلی برای منِ هیچندان!: ۱. فهم این که بازار صرفا یکی از شیوههای سازماندهی اجتماعی و اداره است. ۲. ایجاد فهم شبکهای از جامعه (پیش از این فهم سیستمی داشتم اما اکنون فکر میکنم این نگاه دقیقتر و واقعیتر است) ۳. تقویت فرضیهام. (شیوههای مدیریتی و تئوریهای اداره، با اعصار و مدلهای سرمایهداری متناظر هستند و هر مدل، اداره متناسب با خود را ایجاب میکند.) مالیخوانها و اقتصادخوانهایی که دنبال فهم اجتماعیتر از بازار و جامعه هستند و میخواهند از عبودیت بازار درآیند و نگاهشان تعدیل شود، بنظر این کتاب «مقدمه و درآمدی» خوب برای این مسیر است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.