یادداشت آیدا
13 ساعت پیش
_ آسمان پوشیده از ابر همچون شکم آماس کردهی الاغی ، تهدید آمیز در فاصلهی کمی از زمین آویخته بود. از همون اولین جمله میدونستم که با داستان جالبی قراره روبهرو بشم. میدونستم و همینطور هم شد. علاوهبر توصیفهای خلاقانه و فرم جالب روایت، کتاب انگار مثل شمعی بود که در گوشهی یک اتاق تاریک پیداش کردم، و دیگه فقط کافی بود که من کبریت رو روشن کنم، و جدا از تمام چیزهایی که شاید حس کردم و توان نوشتن دربارهش به شکل درست رو ندارم، یک جمله توی ذهنم تکرار میشه؛ شباهتی پررنگ وجود داره ، آنتونیو خوزه بولیوار هم همچون آنان بود ولی از آنان نبود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.