یادداشت علی عقیلی نسب
1403/5/5
2.7
4
بسم الله الرحمن الرحیم گوسالهی سرگردان مجموعهای از هفت داستان کوتاه و یک داستان بلند است. دو یا سه* داستان آن در سبک رئال جادویی و بقیه رئال هستند. ابتدا به بررسی این دو داستان میپردازم و سپس از باقی داستانها میگویم. داستان اول: ماهزده جنبه معنوی دفاع مقدس، با وجود تأکیدهایی که بر آن شده، فقط در میان روایتهای داستانی زندگی شهدا پیدا میشود و جایی در داستان مدرن ایرانی ندارد. دلایل زیادی میتوان برای آن شمرد، از بیاعتقادی برخی نویسندگان به این مسئله گرفته تا ناتوانی در پرداخت مناسب این سبک داستانها. ماهزده از این جهت درس نویسندگی است. قیصری داستانهای زیادی از اثرات مخراب جنگ نوشته: رمانهای ((باغ تلو)) و ((ضیافت به صرف گلوله)) و ((چهار داستان از این مجموعه)). با این حال او جنبه معنوی جنگ را نادیده نگرفته و در داستان ماهزده_ و شاید تا حدودی عود عاس سبز_ را به این مسئله اختصاص داده. ماهزده داستان سربازی به نام صفرعلی است که در روزهای پس از جنگ از نیزار و رودخانه روبهروی پایگاهشان صداهایی میشنود. در ابتدا هیچ کس این مسئله را باور نمیکند و به او لقب ماهزده_ در فرهنگ لغت معادل مجنون_ میدهند. اما وقتی پیکر شهدا از همان جایی که صفرعلی گفته بیرون آورده میشوند، صفرعلی دیگر رفته است... در داستان چنان واقعیت و خیال درآمیخته شدند که هر مخاطبی در پایان داستان، واقعیت صداهایی که صفرعلی میشنود را باور میکند. استفاده دقیقی از رؤیای صادقه در داستان شده و جزئیات با دقت بسیار توصیف شدهاند. لحن داستان به شدت متناسب و واقعگرایانه است. کاش نویسندگان ادبیات پایداری از آقای قیصری الگو بگیرند. داستان چهارم: عودِ عاسِ سبز یادداشتهایی از سرهنگ عراقی، مسعود شنشل پیدا شده که در هور چندین مرد او را دستگیر میکنند. یک کشتی وسط هور میبیند که انسانها و حیوانات سوار آن میشوند. او را با آب تلخی بیهوش میکنند و... بهترین داستان این مجموعه همین است. علاوه بر مشخصاتی که برای داستان قبلی گفتم، نمادگرایی و استفاده از آیینهای مذهب صابئی_مندائی_ فوقالعاده است. در یک صحنه داستان میبینیم که پیرمردی مشغول تعمید دادن یک پسر و دختر در رود روان است که این آیین مذهبی صابئین برای ازدواج است. در داستان هم راوی میگوید شبیه مراسم ازدواج بود. همچنین میبینیم که در داستان از آب در بخشهای گوناگون استفاده شده و باید توجه کرد که آب نقش بسزایی در آیینهای صابئین دارد. چنان که ((سالم چحیلی))، رئیس انجمن مندائیان ایران، میگوید:((همه رسوم و مناسک مندائی بدون آب یعنی هیچ)) در ((ریگ ودا))، کتاب مقدس صابئین، آمده که ((نخستین موجودی که پس از ترکیب محرک نخستین و ماده آغازین، یعنی آب، به وجود میآید، ((عقل کل)) است.)) همچنین در اساطیر بینالنهرین، مهمترین ویژگی ((انکی))، خدای آب شیرین، عقل و هوش بسیار او است. مهمترین جمله داستان، جملهای است که که پیرمرد رداپوش میگوید:((رهایش کنید. او هلاک میشود. آنها به جنگ آب آمدهاند.)) بنا بر پیشبینی پیرمرد، عراقیها به جنگ زندگی، برکت، حقیقت، عقل و خرد آمدهاند. همچنین حضور تلمیحی کشتی نوح نشان میدهد که پیروزی جبهه حق به کمک آب، که نماد عقل و خرد است، محقق میشود.** شش داستان دیگر: دو داستان تلخک و فقط حرف بزن، از کسانی میگویند که جنگ روحشان را ویران کرده است. تلخک از جانبازی میگوید که برای آرامش به مواد مخدر پناه میبرد و در آخر دست به خودکشی میزند. داستانی بسیار تلخ و تاریک. فقط حرف بزن داستان کسی است که مدت کوتاهی به شهر جنگزده خود برمیگردد و سعی میکند از روایت آنچه دیده فرار کند. اما جنگ او را رها نمیکند و او مدام از مرگ کسانی میگوید که با وجود جنگ شهرشان را ترک نکردند. داستان کابوسخانه نامهی شخصی شیمیایی است که از خارج شدن از زندان ناامید شده و تصمیم میگیرد برای خانوادهاش نامهای بنویسد. نامهای که گویا نمادی از وضعیت نویسنده است: بدون مقصد، بینامهبر و بیامیدی از رسیدنش به دست خانواده نویسندهی نامه. نور کافی روایت بازگشت یک آزاده به زندانی است که دوران اسارتش را در آن گذرانده. این تنها داستانی است که نه خبری از آشفتگیهای ذهنی جنگزدگان و اُسرا است و نه خبری از حالتهای معنوی. نگاهی واقعگرایانه که هم امیدها را میگوید و هم حقایق تلخ را. شاید این داستان را بتوان تنها بازگشت معقول و کاشفانه قیصری به جنگ و یادآوری صداها و تصاویر مانده در ذهن از سوی او دانست. مأمور ضعیفترین داستان مجموعه است. داستانی که قرار بود مفهومی خاص و نمادین را در باب مأموریت حیوانات بیان کند، به خاطر پرداخت ناکافی به مشتی کلمات نامفهوم و متنی ناقص تبدیل شده است. گوسالهی سرگردان بنا بود نوعی تکرار داستان شتر حضرت صالح در دوره جنگ باشد. اما ابهام در برخی صحنههای داستان این تکرار را به مخاطب نمیرساند. با این حال مجموعاََ داستان خوبی است و پایانی پرابهام اما درخشان دارد. گوسالهی سرگردان مجموعهای از داستانهایی فوقالعاده است که همهشان ارزش خواندن دارند و به خاطر قدرت دیگر داستانها، میشود داستان سه صفحهای مامور را نادیده گرفت. *داستان گوسالهی سرگردان را میشود دو جور تأویل و تفسیر کرد که در یک حالت رئال و در حالت دیگر رئال جادویی خواهد بود. **مطالب گفته شده از دین مندائی برگرفته از مقاله: ((رد پای رئالیسم جادویی در دو داستان کوتاه دفاع مقدس ((ماهزده)) و ((عود عاس سبز))نوشتهی مجید قیصری)) است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.